- شر و ور
- سخنان مزخرف و بیهوده
معنی شر و ور - جستجوی لغت در جدول جو
- شر و ور
- حرف بی ربط و بی معنی، سخن بیهوده و بی سر و ته، چرند، یاوه، ژاژ، ژاژه، چرند و پرند، دری وری، جفنگ، چرت، کلپتره، چرت و پرت، فلاده، بسباس، ترّهه
- شر و ور
- حرف مفت، سخن بی معنی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دور و ور: (همیشه جوانانی دور و ور او می پلکیدند)
چاق و چله و سالم سالم و سرحال. یا سر و مر و گنده. چاق و چله و سالم
پریشان و آشفته و درهم و بی نظم
قطعه قطعه، پاره پاره قطعه قطعه، پاره پا ه
حقیر ضعیف: فلان شور و مور است، شور و غوغا آشوب
شکل و قیافه، وضع لباس و پوشاک
حمله کردن به دشمن و سپس فرار کردن، حمله و گریز
شوکت و حشمت
کنایه از نمایش شکوه و جلال و خودنمایی، سر و صدا، طاق و طرم، طاق و طارم، طمطراق، طاق و طرنب، طاق و ترنب، طاق و طرنبین
شوکت و حشمت
کنایه از نمایش شکوه و جلال و خودنمایی، سر و صدا، طاق و طرم، طاق و طارم، طمطراق، طاق و طرنب، طاق و ترنب، طاق و طرنبین
کنایه از آرایش، بزک و زینت، ناز و ادا
تندر آسمان غرمبه: همچون ابری خالی پر قرو قر نه درو نفع زمین نه قوت بر. (مثنوی)
آرایش توالت
تاخت و گریز، اوش و بوش، دارات شکوه آنچه رسم است از دارات این شب به دست کردند (تاریخ بیهقی)
راز و رابطۀ پنهانی
فتنه و غوغا، جاروجنجال